پایگاه خبری نوید تربت:http://www.navidtorbat.irدوران امام رضا از دوران هایی است که بحث های کلامی از ناحیه جریانات گوناگون فکری به سرعت رو به رشد و توسعه گذاشته و در هر زمینه اختلاف نظر پدید آمده است. دو گروهی که ما آنها را به نام های «معتزله» و «اهل حدیث» می شناسیم، در برپایی این جدال ها و کشمکش های فکری، بیشترین سهم را دارا بودند. خلفای عباسی نیز هرکدام به نحوی در این مسائل مشارکت می کردند، اما هیچ کدام با مامون قابل مقایسه نیستند.ایبنا: مطلب زیر گلچینی از کتاب حیات فکری و اجتماعی امامان شیعه به قلم رسول جعفریان، محقق و مورخ تاریخ اسلام است.
چرا امام رضا با مسائل کلامی مواجه بود و دائم مناظره می کرد؟ دوران امام رضا از دوران هایی است که بحث های کلامی از ناحیه جریانات گوناگون فکری به سرعت رو به رشد و توسعه گذاشته و در هر زمینه اختلاف نظر پدید آمده است. دو گروهی که ما آنها را به نام های «معتزله» و «اهل حدیث» می شناسیم، در برپایی این جدال ها و کشمکش های فکری، بیشترین سهم را دارا بودند. خلفای عباسی نیز هرکدام به نحوی در این مسائل مشارکت می کردند، اما هیچ کدام با مامون قابل مقایسه نیستند.
در برابر این دو گروه، که یکی عقل را بر نقل ترجیح می داد و دیگری (اهل حدیث) به عکس، امام رضا می کوشید تا موضع خود را بیان کند. از این روست که بخش عمده روایاتی که از آن حضرت نقل شده، در موضوعات کلامی آن هم در شکل پرسش و پاسخ و یا احیانا مناظرات است.
در میان این مباحث آن چه که از همه بیشتر مطرح می شد، بحث های مربوط به امامت بود که یک پایه آن بر عقل و پایه دیگرش بر نقل استوار بود. البته مباحث مختلف مربوط به توحید، به ویژه مبحث صفات خداوند، از جمله صفت عدل که ارتباط مستقیمی با موضوع جبر و اختیار داشت، از داغ ترین بحث های کلامی در طول چندین قرن در میان مسلمانان بود.
جعل حدیث برای جبری نشان دادن امامان/ درخواست امام برای طرد احادیث غلات
محدودیت هایی که عباسیان برای علویان و شیعیان فراهم کرده بودند، غالبا باعث دوری شیعیان از ائمه بوده و از نظر فراگیری اعتقادات، مشکلاتی برای آنها فراهم می کرد. مشکل مهم تر از ناحیه اهل حدیث بود، کسانی که تنها خود را متعهد به قبول ظواهر آیات و روایات دانسته و تحت تاثیر برخی از سوء تفسیرهای مغرضانه ای که از طرف امویان و یا یهودیان سرچشمه گرفته و ترویج شده بود، قرار می گرفتند و ظاهر آیات و روایات را که دال بر تشبیه بود، می پذیرفتند. این افراد هرگز حاضر به جمعبندی کلی از آیات و تکیه به محکمات، که می توانست متشابهات را تفسیر کرده و مشکل تشبیه را حل کند، نبودند.
حسین بن خالد می گویدبه امام عرض کردم: عامه ما را معتقد به تشبیه و جبر می دانند و این به دلیل روایاتی است که از پدران شما نقل شده است. امام پاسخ بسیار جالبی داده و فرمدند: ای پسر خالد! روایاتی که می گویی از پدران من درباره تشبیه و جبر آمده زیادتر است یا آن چه که در این زمینه از خود پیامبر روایت شده؟ گفتم: آنچه از رسول خدا نقل شده بیشتر است. امام فرمود: پس باید بگویید رسول خدا قائل به تشبیه و جبر بوده است. گفتم: آنها می گویند رسول خدا این کلمات را نفرموده است، بلکه به دروغ به او بسته اند. امام فرمودند: به مردم بگویید پدران من نیز چنین نفرموده اند بلکه این روایات را به نام آنها جعل کرده اند. بعد امام فرمود: هر کس قائل به تشبیه و جبر باشد کافر و مشرک می شود و ما در دنیا و آخرت از او بیزاریم. امام پس از بیان این مطالب، آن روایات را ساخته دست غلات دانسته و از شیعیان خواست تا آنها را از خود طرد کنند.
امام رضا(ع) قضیه جبر و اختیار انسان در انجام نیکی ها و بدی ها را چگونه توضیح داد؟
همین شبهات سبب شد که امام رضا به طور روشنی ضدیت موضع شیعه با اهل حدیث را برملا کند و در تعابیر گوناگونی با استفاده از فرمایشات امیرمومنان و یا خودش عقیده تنزیه را تشریح فرمود. امام به نقل از پدرانش و آنها از رسول خدا روایت کرده اند: «هرکس که خدا را به آفریدگانش تشبیه کند او را نشناخته و کسی که گناهان بندگان را به او نسبت دهد او را عادل نداسته است.» این روایت در نفی هر دو اعتقاد (تشبیه و جبر) گویا و روشن است.
حسن بن علی الوشاء می گوید از ابوالحسن پرسیدم: «آیا خدا اختیار انجام کارهای بندگانش را به دست خودشان سپرده است؟ فرمود: خداوند اجل از آن است که چنین کند. عرض کردم: پس خدا آنها را اجبار به انجام معاصی می کند، فرمود: خدا عادل تر و حکیم تر از آن است که چنین کند. سپس فرمود: خدا خطاب به بندگانش چنین می گوید: ای فرزند آدم! من به کارهای خوب تو، از خود تو شایسته ترم و تو به کارهای بدت شایسته تر از من هستی، با نیرویی که من به تو داده ام، مرا نافرمانی کردی.