یک تحلیلگر سیاست خارجی، درباره اهمیت اخطار 165 عضو جمهوریخواه کنگره به بایدن در مورد توافق با ایران، گفت: «این هم از آن فضاسازیهایی است که نمونهاش را هم مجلس ما انجام میدهد. واقعیت این است که در امریکا رئیس جمهور قدرت بسیار بالاتری دارد و اگر بخواهد، میتواند توافق را اجرا کند ولو اینکه کنگره با او مخالف باشد.»
حسن بهشتیپور در گفت و گو با «انتخاب» در ارزیابی خود از روند مذاکرات احیای برجام، بیان کرد: «طرفهای غربی اتفاق نظر پیدا کردهاند و از نظر آنان کار تمام است و فقط منتظر تصمیم ایران هستند. ولی من فکر میکنم که یک فضاسازی است برای اینکه میخواهند خواستههای ایران را انجام ندهند و اگر مذاکرات به نتیجه نرسید، آن را گردن ایران بیاندازند. از آن طرف هم ایران انعطاف لازم را نشان داده است یعنی سعی کرده به یک تفاهمی برسد که به حل مشکلات کشور کمک کند. اما معضل اصلی این است که ایران میخواهد اطمینان پیدا کند که اگر این توافق به دست آمد و بار دیگر مجموعه اقداماتی که در برجام پیشبینی شده است را انجام داد، طرف مقابل تعهداتش را زیر پا نمیگذارد. به بیانی دیگر ایران نگران این است که وقتی به تعهدات برجامی برگشت، طرف مقابل، مخصوصا امریکا آن تعهداتی که پذیرفته است را دو مرتبه زیر پا نمیگذارد، به خصوص اگر دولت تغییر پیدا کند.»
وی خاطرنشان کرد: «این یک واقعیت است که در توافقات بین الملل به جز اراده دو طرف برای اجرای آن، هیچ تضمینی وجود ندارد. دستکم بنده هیچ توافق بین المللی را سراغ ندارم که ضمانت اجرایی صد در صد داشته باشد. تمامی توافقات در همه دورهها، زمانی دوام پیدا کرده است که طرفهای توافق اراده لازم را برای اجرای آن داشتهاند. در این مورد خاص هم به باور من ایران باید در متن توافق پیشبینیهای لازم را انجام دهد که اگر طرف مقابل به هر دلیلی از تعهداتش خارج شد، ایران از قبل اعلام کرده باشد که یک سری اقدامات مشخصی را انجام میدهد.»
این تحلیلگر سیاست خارجی، ادامه داد: «اقدامات پیشبینی شده باید آنقدر مهم باشد که برای طرف مقابل نقش بازدارنده داشته باشد. بدین معنا که اگر از توافق خارج شود و آن را اجرا نکند، باید هزینه قابل توجهی را بپردازد؛ چراکه به هر حال در توافقات بینالمللی کشورها به دنبال منافع هستند و توافق باید به گونهای تنظیم شود که هم منافع دوجانبه تامین شود و هم اگر یک طرف از توافق خارج شد، طرف مقابل ضرر نکند، بلکه از قبل اقداماتی را پیشبینی کرده باشد که آنها را انجام دهد تا هیچوقت طرف مقابل به خود اجازه ندهد که توافق به دست آمده را زیر پا بگذارد.»
بهشتیپور تاکید کرد: «در برجام مشکل این بود که ایران نتوانسته بود و بیش از این زورش نمیرسید که مواردی بیش از مثلا ماده 26 یا 36 را در توافق بگنجاند؛ نه اینکه نمیدانست. متاسفانه مخالفان برجام به نحوی تبلیغ میکردند که گویی ایران پیشبینی خروج امریکا از برجام را نکرده بود، در حالیکه ایران این پیشبینی را داشت. به باور من ایران در این دور باید پافشاری کند برای اینکه تعیین تکلیف شود درباره اینکه اگر طرف مقابل به هر دلیلی از برجام خارج شد، ایران دقیقا چه اقداماتی انجام میدهد. همچنین طرف مقابل هم بداند که اگر ایران از برجام خارج شد، آنها چه اقداماتی انجام بدهند. در روابط بین الملل عمل مقابله به مثل یک اصل پذیرفته شده است. به عقیده من با این مبنا شاید بتوانیم مشکلی که الان وجود دارد را حل کنیم، مهمترین مشکل به نظرم این موضوع است که چگونه یک توافق دوام پیدا کند، بدون اینکه یکی از طرفین آن را زیر پا بگذارد.»
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه کوتاه آمدن ایران از برخی خواستههایی که پیش از این داشت و پیشنهادهایی که غربیها به ایران دادهاند را باید یک فضاسازی رسانهای تلقی کرد یا نشانه مثبتی از اینکه طرفین در حال رفتن به سمت توافق هستند، گفت: «توافق نزدیک است، ولی بحث بر سر این است که آیا طرف ایرانی از خواستههایش میگذرد یا طرف امریکایی. معمولا توافق زمانی رخ میدهد که دو طرف از بخشی از خواستههایشان بگذرند، ولی ما، چون ریز مذاکرات را نمیدانیم، من آن بخش مربوط به ایران را توضیح دادم، یعنی اینکه ایران عملا چه خواستهای دارد.»
این کارشناس مسائل بینالملل تاکید کرد: «ایران پیش از این بارها و بارها خواسته بود که باید کل تحریمها لغو و بعد ضمانت و راستیآزمایی شود، حال ظاهرا در بخش مربوط به لغو یکجای کل تحریمها، ایران کوتاه آمده و پذیرفته است که تحریمهای مربوط به برجام لغو شود. البته که در این مورد هم طرف امریکایی معتقد است که تحریمها را به حالت تعلیق در میآورد و لغو نمیکند. حال باید ببینیم که ایران این را پذیرفته است یا خیر. نکته بعدی بحث راستیآزمایی است که بدین معناست که زمانی که امریکا اعلام میکند مثلا نفت ایران یا بانک مرکزی از تحریم درآمد یا به حالت تعلیق درآمده است، این مهم حداقل یک ماه تا یک ماه و نیم طول میکشد تا مشخص شود که این لغوی که امریکا انجام داده است، روی مبادلات نفتی و مبادلات پولی ایران تاثیر میگذارد یا خیر.»
بهشتیپور ضمن بیان اینکه راستی آزمایی خواسته جدی ایران است و از آن هم عدول نکرده است، عنوان کرد: «ایران میخواهد اطمینان پیدا کند که اگر نفتی میفروشد یا صادرات پتروشیمی دارد، آن پول را میتواند به کشور بازگرداند نه اینکه همچون وضعیت کنونی، در بعضی از کشورهای طرف معامله، بلوکه شود.»
وی در پاسخ به این سوال که اخطار 165 عضو جمهوریخواه کنگره به بایدن در مورد توافق با ایران چه اهمیتی دارد، گفت: «این هم از آن فضاسازیهایی است که نمونهاش را هم مجلس ما انجام میدهد. در واقع میخواهند فضا را برای بایدن آماده کنند که مثلا بگویند کنگره امتیاز خیلی بیشتری میخواهد و من دارم عملا به شما امتیاز میدهم. ولی واقعیت این است که در امریکا رئیس جمهور قدرت بسیار بالاتری دارد و اگر بخواهد، میتواند توافق را اجرا کند ولو اینکه کنگره با او مخالف باشد، چراکه عملا در این توافق مصوبه کنگره لازم نیست. ضمن اینکه برعکسش هم ممکن است. بدین معنا که در وضعیتی امریکا توافق و کنگره هم تصویب کرده، ولی رئیس جمهور بعدی آمده و آن را زیر پا گذاشته است. یعنی به آن شکلی که در ایران گفته میشود که مثلا اگر کنگره تصویب کند، رئیس جمهور بعدی نمیتواند آن را لغو کند، نیست.»
بهشتیپور با بیان اینکه پیش از این هم بوش پسر توافق موشکهای میانبرد را که با روسیه امضا کرده، با اینکه کنگره هم تصویب کرده بود، ولی اول به حالت تعلیق در آورد و بعد از آن خارج شد، افزود: «ترامپ هم توافق موشکهای میانبرد را با اینکه کنگره با روسیه تصویب کرده بود، اما زیر پا گذاشت و خیلی راحت لغو کرد. در مورد پیوند مودت با ایران در سال 1955 هم کنگره امریکا این را تصویب کرده بود، ولی ترامپ وقتی که دیوان بینالمللی لاهه با استناد به همین پیمان در سال 1398 به نفع ایران رای داد، اعلام کرد که ما از این پیمان خارج شدهایم؛ بنابراین به آن شکلی نیست که اگر کنگره امریکا چیزی را تصویب کرد، حتما ضمانت اجرا پیدا میکند یا برعکس اگر کنگره امریکا با چیزی مخالفت کند، قطعا اجرا نخواهد شد، خیر بالاخره رئیس جمهور امریکا در این موضوع خاص این اختیارات را دارد برای اینکه اجرا کند یا نکند.»