کوفیان در کربلا جسم حسین(ع) را سربریدند ما نامش را سر میبریم!
مقاله و یادداشت
بزرگنمایی:
چه فرقی داریم با کوفیانی که به لعن و نفرین میگیریمشان؟ آنان جسمِ مطهرِ حضرتِ حسین را در گوشهای از کربلا سربریدند ما در محافلمان هم نامش را سر میبریم و هم با مناسک، عرصه را بر معارفش تنگ میکنیم؟
پایگاه خبری نوید تربت: http://www.navidtorbat.ir
تقریبا هیچ. این برداشت من بود از مجلسی که به جای وعظ و خطابه و معرفت خوانی از تریبونها سین، سین، سین.... پخش میشد.
به همین راحتی اسمِ مقدسِ امام حسین علیهالسلام را سر بریدند! دقیقا هم به نام حسین! چه فرقی داریم با کوفیانی که به لعن و نفرین میگیریمشان؟ آنان جسمِ مطهرِ حضرتِ حسین را در گوشهای از کربلا سربریدند ما در محافلمان هم نامش را سر میبریم و هم با مناسک، عرصه را بر معارفش تنگ میکنیم؟ مجالس ما دیگر مجلس معرفت حسین نیست. عرصه هماوردی است برای بیشتر اشک گرفتن آن هم به هر قیمتی.
وقتی به نرمترین کلمات به بعضی خوانده هاشان انتقاد میکنی، خیلی راحت میگویند روضه است دیگر... انگار نمیدانند که روضه باید با متقنترین کلمات و صادقترین روایات بیان شود. ما حق نداریم ولو با نیتِ صد در صد خیر، نسبتی به کسی بدهیم که نیست حتی اگر آن فرد شمر باشد، عمر سعد باشد، حرمله باشد؛ در رذالت مقام اول عالم باشد. ما اصلا نیاز نداریم که لشکر اشقیا را به زعم خود در پی رنگ سیاه چنان بنشانیم که زغال هم احساس سفیدی کند. اصلا نیاز نیست بزرگ نمایی کنیم. هم خود ماجرا چنان بزرگ است که عالم را تکان میدهد و هم اشقیا با تعریف دقیق رفتارشان چنان منفور هستند که نیاز به بزرگ نمایی نیست از آن نوع که برخی میخوانند.
خدا رحمت کند استاد شهید مطهری را که نسبت به دقیق خوانی روضهها زبان به هشدار و هوشیار باش داشت. ما وقتی نتوانیم کربلا را درست روایت کنیم قطعا نخواهیم توانست مخاطب مان را به فهم درست و تصمیم به صواب بر آن اساس برسانیم. واقعا اگر خواهان حسینی شدن حال و احوال جامعه هستیم، - که انشاالله چنین است - نباید با غلو در ماجرا نسبت به اصالت واقعه تردید ایجاد کنیم به ویژه که نسل امروز حساستر و ریزبینتر است. بیگانگان هم مثل باد در اندک غبار غلو ما میپیچند و چند برابر از آن برداشت میکنند. کاش به سنتِ سلف، مجالس روضه، وعظ محور و دانایی محور بود.
پیشترها محور مجلس علما و خطبای با سواد بودند که با تبیین درست کربلا درس روز را هم متناسب با شرایط از آن استخراج میکردند. روضه هم میخواندند و یا روضه خوان و مداح، در پایان منبر، ذکر مصیبتی میخواندند از مقاتل معتبر اما دریغا که امروز مجالس، مداح محور شدهاند و برخی از مداحان هم علاقهای به مطالعه ندارند. شعرهای سست، گزارههای غیر واقعی، شورهایی که عرصه را بر شعور تنگ میکنند و... میدان را از عاشورا خوانی واقعی گرفتهاند. پرسشهای نسل جوان جواب نمیگیرند که بر تعداد پرسشهای بیپاسخش هم افزوده میشود. نتیجه هم مشوّه شدن و غبار آلود گشتن فضای نورانی است که باید نورانیت جان و جهان را تضمین کند. بگذریم به احتیاط باید قلم زد در این وادی اما به صراحت میتوان هشدار داد که اگر مجالس عزاداری عالِم محور نشوند، عالَم هر روز بیشتر از اندیشه عقلی و بخرد حسینی دور خواهد شد. این هشدار راهمان الفی باید دانست که در خانه اگر کس است، برای به تامل برخیزاندن اهل نظر کافی خواهد بود...